برند چیست؟
برای بسیاری از افراد سوال است که برند چیست؟ برند یک نماد مشخص، لوگو، اسم، مارک، کلمه و یا جملهای است که سازمانها برای تمایز محصولات خودشان از دیگران از آنها استفاده میکنند. ترکیب یک یا چند مورد تجزیه عناصر مختلفی میتواند برای برندینگ یا برندسازی و ایجاد یک هویت برند به کار گرفته شود. برند، میتواند متعلق به یک کالای تولید کننده، یا اینکه متعلق به یک فرد یا موسسه خدماتی، یا یک شرکت یا سازمان برای یک شخص، مکان، رویداد یا حتی مذهب در عقیده باشد.
بر اساس نظریه انجمن بازاریابی آمریکا عبارت است از: اسم، عبارت، سمبل، طرح و ترکیبی از موارد مانند آن. استفاده از این برند برای این است که کالا و خدمات از یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان شناسایی شود و همچنین این محصولات و خدمات از یکدیگر تفکیک شوند و در رقابتهای اقتصادی قابل شناسایی باشند. از لحاظ فنی یک نام، لوگو یا سمبل جدید برای محصولات میباشد.
برندها در طول تاریخ
برندها از سال های قبل تاکنون موجب شدهاند که محصولات مختلفی از هم جدا شوند و البته این برندها انواع و اشکال مختلفی نیز داشتند. کلمه برند از واژه اسکاندیناوی برنده به معنی سوختن گرفته شده است و بیشتر از نیم قرن پیش به عنوان روشی برای دامداران نیز معرفی شد و این افراد با کمک سوزاندن میتوانستند حیوانات خودشان را شناسایی کنند.
به عنوان مثال از قدیمیترین برندهای تجاری که امروز هم فعالیتهای خودشان را دارند به یک خمیر گیاهی هندی با عنوان چای وان تراش یاد میشود. در قرن 13 میلادی، ایتالیاییها بر روی کاغذهای خود علامتهایی را به عنوان برند قرار میدادند.
برندی در حوزه بازاریابی به قرن 16 میلادی برمیگردد و از رواج کالای بستهبندی شده شروع میشود بعد از انقلاب صنعتی تولید انبوه در کارخانجات، تولیدکنندگان را مجبور کرد تا برای کالاهای خودشان دنبال بازارهای وسیعتر و دورتر باشند.
در دهه 1940 تولیدکنندگان به تدریج روشهایی را بر اساس دانشهای جامعه شناسی خودشان و همچنین روانشناسی و انسان شناسی و روشهایی را ابداع کردند تا به این کالاهای خودشان از یک طرف و انتخاب مصرفکنندگان از طرف دیگر ارتباطی مناسبی ایجاد کنند. دهه 1980 دهه شیفتگی برندها نام گرفت. ت دروازه برندسازی یک کار تیمی است و نیاز به حضور متخصصهای مختلف در کنار هم دارد که آنها عبارتند از: علوم اجتماعی، جامعه شناسی ارتباطات، انسان شناسی، کپی رایتینگ، طراحی گرافیک، عکاسی، موسیقی و غیره.
تعریف برند به عنوان یک عبارت غیر قابل تعریف؟
در اواخر دهه 1880 میلادی کالاهای بسته بندی شده مانند کوکاکولا پخش شدند. از برندها برای تمایز از رقبای تجاری دیگر نیز استفاده میشد؛ اما با پیشرفت برند سازی، افراد بازاری متوجه شدند که برند کوکاکولا چیزی بسیار بیشتر از یک اسم غیر تجاری است.
دیوید اگیلوی، پدر تبلیغات، برند را به عنوان یک مجموعه ناملموس از ویژگیهای یک محصول تعریف میکند.
فرهنگ لغت برند و آن را به عنوان درک افراد از محصول، خدمت، تجربه یا سازمان عنوان میکند: “برند، یک لوگو نیست حتی با شناسه یا محصول هم نیست بلکه حس درونی افراد درباره یک محصول خاص یا خدمت یا سازمان آن است.” با پیشرفت برندینگ، برندها بیشتر از قبل ذهنی و غیره چشمی شدند و معنی آنها به درک و مجموعه از معانی مختلف تبدیل شد. فهم ما از برند، روز به روز بیشتر شد و به صورتی شد که امروزه نمیتوان یک تعریف واحد از آن ارائه داد.
حالا چرا تعریف کلمه برند این اندازه دشوار است؟ از این دشواری چه مفاهیم و برداشتهایی میتوان داشت؟
برندها برای افراد مختلف در زمانهای مختلف، معنیهای مختلفی نیز دارند. یک برند، برای هر فردی یک معنی خاصی دارد. آن فرد میتواند مصرف کننده فعلی، مشتری بالقوه، کارمند، کارفرما یا فقط یک فرد ساده در این زمین باشد.
امروزه برند ها کاملا پویا شده اند و آنها از افرادی که با آنها در تعامل هستند و زمان تعامل میتوانند نقشهای متفاوتی را به همراه خودشان داشته باشند. برخی از افراد با جنبههای خاصی از برند، ارتباط برقرار میکنند و برخی از افراد با معنا و مفهوم خاصی که آن برند دارد ارتباط برقرار میکنند.
در اغلب اوقات ارتباط فرد با برندهای مختلف میتواند بیشتر شود و در این زمینه اطمینان و وفاداری و همچنین ارزش و مشارکت دارند نیز بالاتر میرود. برندهای هوشمند و موفق بر روی رسیدن به تمامی مخاطبان مطلوب در کسب و کارها تمرکز میکند و قصد دارند تا ارتباط برند با هر فرد را ارتقا بدهند.
برندها بی نظمی و بی شکل هستند. در برندهای احساسی ما بیشتر به برندها به شکل نامحدود و مبهم نگاه میکنیم. برندها، میتوانند مجموعهای از تجربیات یا تعاملات باشند اما تجربیات و تعاملات که امکان نامحدود دارد. تمام کاربردها و حوزههای مربوطه اهمیت بسیار زیادی دارد. تمام لحظات مهم هستند. البته ما بر روی ساخت و ساختارهایی برای برندها در قالب معماری برند کار میکنیم تا این معماریها بتوانند باعث رشد و تغییر شرکت شود و این صورت میتواند تکامل گسترش و تغییر مناسب در گذر زمان برای ما به همراه داشته باشد.
برندها با احساسات مرتبط هستند و احساسات هم پیچیده هستند.
زمانی که از مردم میپرسید که چرا عاشق برندی خاص میشوند در اغلب موارد تصمیم گیری آنها کار سختی است. این افراد ممکن است فهرستی از دلایل منطقی و عقلانی به شما ارائه دهند؛ اما به تصمیمات آنها یک احساسات خوبی منتهی میشود. شما باید بدانید که این برند شما چه احساساتی را در افراد به وجود میآورد؟ چرا آنها برای منفی بیشترین احساس جلسه آن برمیگردند؟
چرا این احساس برای آنها معنادار است؟
امروزه برندهای موفق میتوانند احساسات را به خوبی برانگیخته کنند. آنها برای مردم ارزش عاطفی زیادی دارد و همین علت است که آن برند را دوست داشتنی و با ارزش میکند.
پاسخ دهید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.