نقش بازاریابی عصبی در دیجیتال مارکتینگ
بازاریابی عصبی روشی است که به طور فزاینده در تحقیقات بازار از آن استفاده میشود. نورومارکتینگ مربوط به واکنشهای ناخودآگاه مصرفکنندگان نسبت به یک محصول، برند و یا مکان تبلیغاتی است.
این نوع از بازاریابی کاربردهای بسیار زیادی دارد، میتوانید از آن برای درک بهتر رفتار مصرفکنندگان، تصمیمگیری ایشان درباره خرید و یا چگونگی تاثیر ویژگیهایی مانند احساسات، خطاهای شناختی و مواردی مانند آن بر نحوه تصمیمات افراد، استفاده کنید.
یکی از کاربردهای اصلی این روش انجام تحقیقات برای شناخت بازار هدف، به منظور تنظیم برنامههای بازاریابی آنلاین است.
نقش نورومارکتینگ در برندسازی
برندینگ از جمله کاربردهای مهم در خرید آنلاین و فروش است. اینکه نام تجاری شما یک مفهوم عمیق در ذهن مصرفکنندگان باشد، اهمیت زیادی در بازاریابی آنلاین دارد. موارد متعددی وجود دارد که باعث شکلگیری این مفهوم در مغز مخاطبان میشود.
نورومارکتینگ در بستهبندی محصول
استراتژیهای بازاریابی آنلاین زمانی موثر است که شما بر روی تمام جوانب آن سرمایهگذاری کرده باشید. بازاریابی عصبی باعث شده است تا بسیاری از برندها، به کمک تاثیری که این امر بر روی مصرفکنندگان دارد، به مواردی مانند بستهبندی محصولات خود توجه بیشتری نشان دهند. این موارد در تصمیمگیری خرید، به ویژه درباره محصولاتی که افراد بیشتری از آن استفاده میکنند، اهمیت زیادی دارد.
بازاریابی عصبی در تبلیغات
بیشترین بودجه هر شرکت برای بازاریابی اختصاص مییابد و بخشی از آن را صاحبان مشاغل صرف سرمایهگذاری در تبلیغات آنلاین و یا سنتی میکنند. یکی از مهمترین اهداف این کار، جلب توجه مخاطبان به سمت برند است. با توجه به بمباران روزانه مصرفکنندگان با تبلیغات، ارتباط با ایشان از طریق بازاریابی آنلاین و تبلیغات بسیار اهمیت دارد.
نورومارکتینگ برای بهبود تبلیغات و تایید آنکه برند اهداف خود را پیش میبرد، به کار گرفته میشود.
برای این منظور از روشهای زیر استفاده میشود:
– پیامهای تبلیغاتی مختلف را ارزیابی میکند تا موردی را انتخاب کند که برای مخاطبان جذابتر باشد.
– با ارزیابی دقیق روشهای تبلیغات آنلاین، مهمترین نکات کلیدی را انتخاب کرده و بسته به کانالهایی که از آن استفاده میکنید، در دستیابی به مخاطبان به شما کمک میکند.
– ارزیابی واکنش مخاطبان نسبت به تبلیغاتی که به صورت آنلاین انجام میشود، قابلیت دیده شدن و تعامل در یک زمینه خاص.
بازاریابی عصبی در محیط دیجیتال
در نورومارکتینگ به طور قابل توجهی لازم است که برندها از طریق ابزار مختلف قادر به دسترسی به مخاطبان باشند. بسیاری از روشهایی که در بازاریابی آنلاین به کار گرفته میشود این است که قابلیت استفاده و تجربه کاربر را در رابطه با صفحات وب، برنامهها و خدمات، محصولات دیجیتالی و بسیاری از موارد دیگر بهبود دهد.
به همین دلیل بازاریابی عصبی وظیفه دارد تا ابزارهای مختلف بازاریابی دیجیتال را بررسی کند تا مشخص شود که کدام یک ارتباط عاطفی بهتری با کاربران برقرار میکنند.
همچنین مشخص میکند که کاربر هنگام پیمایش صفحات وب، در کدام قسمت مدت زمان بیشتری صرف میکند و چه مواردی توجه او را به خود جلب میکند.
نورومارکتینگ میتواند قابلیت استفاده از یک عنصر دیجیتال را توسط کاربر ارزیابی کند.
برخی از موارد مهمی که نورومارکتینگ میتواند به کمک آنها در استراتژیهای بازاریابی آنلاین تاثیر بگذارد، شامل این موارد است:
استفاده از رنگهای کلیدی
به یاد داشته باشید که رنگها میتوانند روی احساسات مشتریان بالقوه تاثیر بگذارند. رنگها طیف گستردهای از احساسات را ارائه میدهند و بین آنها و احساسات انسان ارتباط خاصی وجود دارد.
استفاده از یک رنگ موثر میتواند یک ابزار قدرتمند در بازاریابی آنلاین باشد. به عنوان مثال یکی از مشهورترین نمونههای آن، استفاده همه جانبه از رنگ قرمز توسط کمپانی کوکاکولا میباشد.
متخصصان نورومارکتینگ بر این باورند که در بخش رنگ و تبلیغات، لازم است که رنگها را به برای استفاده موثرتر تقسیمبندی کرده و بهترین و موثرترین آنها را برای برند خود به کار بگیرید.
تاثیر در تصمیمگیری
گاهی اوقات ممکن است رفتار مصرف کننده برخلاف چیزی که انتظار داشتیم، پیش برود. در برخی از مواقع حق انتخاب بیش از حد، عامل بازدارندهای برای خرید توسط مشتریان بالقوه باشد. به همین دلیل یکی از کارهایی که باید در فروش آنلاین انجام دهید این است که مشتریان را با محصولات و خدمات زیاد، سردرگم نکنید تا آنها بتوانند راحتتر تصمیمگیری کنند.
ارزیابی رضایت
سطح درگیری یا برانگیختگی عاطفی افراد در رابطه با یک محصول بسیار ارزشمند است. به عنوان مثال اگر در بازاریابی آنلاین، مصرفکنندگان پس از خرید یک محصول از شما، ناراضی هستند، ممکن است این مسئله ناشی از عدم توجه به بازخورد و واکنشهایی باشد که از سمت خریداران دریافت میکردهاید.
تاثیر در آشنایی با مخاطبان
اولین اطلاعاتی که مشتری از شما دریافت میکند، بسیار اهمیت دارد. به این دلیل که میتواند مبنایی برای تصمیمگیریهای بعدی باشد و رفتار ایشان را برای خرید تعیین کند. تحقیقات نشان داده است که افراد به ندرت ارزش یک محصول را بر اساس ارزش ذاتی آن ارزیابی میکنند و در عوض آن را با سایر گزینههای موجود مقایسه میکنند.
به عنوان مثال فرض کنید که دو اتاق در یک هتل با قیمتهای مشابه وجود دارد، با این حال یکی از آنها هر روز صبح قهوه رایگان دارد، در حالی که بعدی این مزیت را ارائه نمیدهد. بدون شک انتخاب اکثر شما اتاق همراه با قهوه است، مگر اینکه قهوه دوست نداشته باشید!
از این رو در استراتژیهای بازاریابی آنلاین، ارزشی که برای مخاطب قائل میشوید، میتواند بر روی تصمیم و ذهن او تاثیر داشته باشد. به همین دلیل است که نورومارکتینگ این بخش را مورد توجه قرار میدهد.
سریع حرکت کنید
نورومارکتینگ تا میزان بسیار زیادی در تشخیص روند رفتار مشتریان موثر عمل میکند. این نوع از بازاریابی اغلب به دنبال این است که مصرفکنندگان احساس امنیت داشته باشند. به همین دلیل سرعت و کارایی شما در اجرای برنامههای بازاریابی دیجیتال کمک میکند که این حس امنیت به خریداران منتقل شود.
می توانید این سرعت عمل را در بارگیری صفحات وبسایت و همچنین سیستمهای درگاه پرداخت اعمال کنید تا نتایج حاصل از آن را مشاهده نمایید.
با توجه به نقش بازاریابی عصبی در فروش و کسب درآمد، بسیاری از مشاغل به دنبال متخصصانی هستند که درباره رفتار انسان اطلاعات مفیدی دارند. به همین دلیل است که روانشناسی در این مورد تا میزان قابل توجهی میتواند به شما کمک کند تا سریعتر به اهدافی که در نظر دارید، دست یابید.
پاسخ دهید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.