نکاتی برای رسیدن به یک مدیر بازاریاب موفق
نکاتی برای رسیدن به یک مدیر بازاریاب موفق به شما کمک خواهد کرد تا در محیط رقابتی هر روز نقش پررنگ و کلیدیتری داشته باشید.
یک مدیر بازاریاب بایستی توانایی تحلیل منطقی دادههای جمع آوری شده از بازار را داشته باشد. قدرت خلاقیت را برای متمایز بودن از سایر رقبا را در خود بپروراند.
در فضای رقابتی کالا بسیار مهم و کلیدی است بایستی چندین نیاز یا تقاضای مصرف کننده برطرف شود. بازاریابان بایستی برای مخاطب مفهوم سازی کنند، سپس آن را راه اندازی کنند و بازخورد بگیرند.
از وظایف مهم یک مدیر بازاریابی در سازمان، استراتژیک است . تا کارمندان این بخش به مرور زمان به پستهای مدیریتی و حتی هیئت مدیره ارتقا پیدا کنند.
مدیر بازاریابی از نقشهای بسیار سخت است که علاوه بر داشتن پشتکار، مهارت ارتباطی، مهارتهای بین فردی همچنین توانایی کار کردن با فشار بالا، قدرت مفهوم سازی را باید کسب کرده باشد.
در ادامه قصد داریم تا نکاتی برای رسیدن به یک مدیر بازاریاب موفق را شرح دهیم در صورت تمایل ما را دنبال کنید.
11 نکته برای رسیدن به یک مدیر بازاریاب موفق
- آشنایی با نحوه فروش
- قدرت و توانایی چندین کار به صورت همزمان
- فهمیدن ذهن مخاطب
- درک کردن ماهیت فروش
- یک نمونه تست کنید
- متمرکز شدن بر روی یک بازار هدف خاص
- روحیه شاد و ایده پرداز
- صرفا بر روی رقابت در صنعت خودتان متمرکز نشوید
- استفاده از نعمت داده کاوی
- اولویت قرار دادن رسانههای اجتماعی
- به جای متمرکز شدن روی ظاهر کالا، بر روی نیاز مشتری متمرکز شوید
1. آشنایی با نحوه فروش
زمان زیادی میگذرد که در سلسله مراتب سازمانی، بالاترین پست مربوط به مدیر بازاریابی از تیم فروش است.
با توجه به اینکه گروه بازاریابی درگیر فرایند خرده فروشی نمیشود. بلکه از زیرمجموعه وظایف مدیران فروش و مدیران اجرایی است؛ از همین رو بسیار مهم است که افراد بخش بازاریابی با بخش فروش ارتباط نزدیکی با هم داشته باشند.
مدیر بازاریابی نیاز دارد مهارت فروش را بیاموزد تا با استفاده از آن بتواند افراد شرکت را برای پذیرش استراتژی، تعریف وظایف، ایدهها و تصمیمات خود قانع کند.
صحیح است که مدیر بازاریابی نیازی نیست که خرده فروشی انجام دهد؛ لذا باید بتواند به خوبی روحیه مشتری خرده فروشی را بفهمد.
خرده فروشان نقش اصلی در ترویج برند در هنگام خرید دارند؛ به همین دلیل این نقش نبایستی از چشم مدیر بازاریابی نادیده گرفته شود.
2. قدرت و توانایی چندین کار به صورت همزمان
مهمترین مهارتی که یک مدیر بازاریاب باید داشته باشید این است که بتواند همزمان بر روی چند کار تمرکز کند تا آنها را به نتیجه برساند.
مدیر بازاریاب باید قدرت تحلیل دادههای ثانویه را داشته باشد. علاوه بر انجام مصاحبه اولیه بازخورد مشتریان در مورد کالای جدید را نیز مورد بررسی قرار دهد و اینکه گروه توسعه را رهنمود کند.
او باید با گروه تبلیغات، روابط عمومی و فروش ارتباط داشته باشد تا بتواند به نتایج ثمربخش برسد. در ضمن باید بتواند گزارشها و یافتهها را در طول یک بازه زمانی مشخص به مدیریت ارجاع دهد تا نظر او را جلب نماید.
مدیر بازاریاب باید مهارت ارتباط موثر، قدرت تحلیل نرخ بازگشت سرمایه، مهارت ارائه و کمپین ترویجی را داشته باشد.
سازمانهایی که فاقد واحد روابط عمومی هستند، این کار وظیفه مدیر بازاریابی است که باید با رسانهها ارتباط برقرار کند و تصویر شرکت را ارتقا دهد.
هنگامی که تصویر شرکت به طور ناگهانی مخدوش میشود؛ واحد بازاریابی باید شرایط را کنترل کند تا تصویر شرکت در رسانهها درست شود.
3. فهمیدن ذهن مخاطب
فهمیدن ذهن مخاطب، از نکاتی برای رسیدن به یک مدیر بازاریاب موفق است.
یکی از اساسیترین وظایف مدیر بازاریابی، توسعه برند یا برندهای شرکت است. توسعه برند به توسعه محصول کمک میکند تا بتواند نیازها یا مشکلات مصرف کننده را به خوبی شناسایی کند. مدیر بازاریابی در کنار برندسازی میتواند شرکت را نیز توسعه دهد.
4. یک نمونه تست کنید
برخی از مواقع اعتماد به نفس کاذب داشتن مشکلاتی برای شرکتها ایجاد میکند.
اگر جذابترین برند را هم داشته باشید؛ اما باز کالا را بدون تست وارد بازار کنیم احتمال اینکه شکست بخورید بسیار بالا است.
با تست کردن محصولات، شما با مشکلاتی مواجه خواهید شد که میتوانید قبل از توزیع آن به بازار متوجه شوید و آنها را رفع کنید.
با گسترش دادن شبکههای ارتباطی پیش از اینکه دیر شود به دنبال راهکار باشید.
در چند سال گذشته بیشتر برندهای تلفنهای همراه، لپ تاپ، خودرو با این اشتباه مواجه شدند و محصولاتی را به بازار ارائه کردند که مشکلاتی فنی به دنبال داشت یا اینکه با استانداردهای جامعه همخوانی نداشتن بعد از توزیع گسترده آن تمامی کالاهای خود را از بازار جمع آوری کردند.
5. مختصر و مفید بودن پیام برندتان
مطمئاً محصول شما مزایایی برای مخاطب دارد از جمله راحتی آن بیشتر خواهد شد، خدمات را سرعت میبخشد؛ هزینهها را کاهش میدهد.
بسیار مهم و ضروری است که فایدهای که محصول شما به مخاطب میرساند. در قالب سادهترین جملات و قابل فهم به او انتقال دهید.
برخی از کارشناسان معتقد هستند که کمپین تبلیغاتی خوب به مکانی گفته میشود که تنها متمرکز بر سادهترین و شفافترین نکاتی است که به ذهن مخاطب خطور میکند.
تفاوتی ندارد که ابزار تبلیغاتی شما چیست مسئلهای که حائز اهمیت است این است که شما بتوانید با استفاده از شیوههای خنددار، احساسی یا هر چیز دیگر پیام خود را شفاف و واضح به مخاطب برسانید.
6. متمرکز شدن بر روی یک بازار هدف خاص
بیشتر بازاریابها دیدگاه سودجویانه به بازار هدف دارند. آنها تلاش میکنند تا سهم بازار بیشتری داشته باشند و فضای بیشتری از بازار را با کالای خود راضی نگه دارند.
7. روحیه شاد و ایده پرداز
در حقیقت ایدههای اولیه محصولات جدید از واحد مارکتینگ میآید، سپس به مدیران ارشد منتقل میشود. زمانی که مدیریت با ایده موافقت کرد، به بخش فنی انتقال مییابد تا تمامی بررسیها انجام شود.
مدیر بازاریابی نسبت به حرفه، کالا همچنین بازار هدف، شوق و اشتیاق نشان میدهد.
در صورتی که خود مدیر بازاریاب انرژی و جذابیت را نداشته باشد؛ هر چقدر هم که شرکت برای پروموشنها هزینه کند؛ بیثمر خواهد بود.
انرژی و شور و نشاط بازاریابی باید در تمام شرکت جریان داشته باشد حتی به سایر بخشها نیز سرایت کند. این مسئله موفقیت کالا و برند را افزایش خواهد داد.
8. صرفا بر روی رقابت در صنعت خودتان متمرکز نشوید
با توسعه و فناوری، شرایط به نحوی است که در صنعتی به غیر از صنعت خودتان هم رقیب داشته باشید.
به عنوان مثال رقیب اصلی دوربینهای عکاسی، موبایلها هستند که توانایی عکس گرفتن را دارند و با سرعت زیاد عکسها را به ابزارهای دیگر منتقل میکنند.
بازاریابان بایستی بر روی حداقل 5 شرکت که در حوزه فعالیت سازمانشان نیست؛ اما ممکن است رقیب آنها شوند بررسی و تحقیق کنند.
چنانچه در صنایعی از قبیل: خدمات حمل و نقل یا تحویل غذا فعالیت میکنید؛ این احتمال وجود دارد که رقبایی در زمینههای دیگر داشته باشید.
9. استفاده از نعمت داده کاوی
در سالهای اخیر، تحلیل بازار تنها با تحقیق دادههای دست دوم سازمانهای دولتی، تحقیقات بازار به صورت سطحی و تجربه شهودی امکانپذیر است.
در حال حاضر با بالا رفتن ظرفیت کامپیوترها و بالا رفتن ارتقای سیستمهای پایگاه داده، اطلاعات زیادی در حوزه فروش، رفتار مصرف کننده، میزان خرده فروشی، رفتار خرید آنلاین و غیره به صورت همزمان و سازمان یافته و غیر سازمان یافته قابل دسترسی است.
با تحولات بزرگی که در داده کاوی اتفاق افتاده است استفاده از آن به بازاریابان کمک میکند تا رفتار مصرف کننده را با بهترین شکل ممکن درک کنید و نظر واقع بینانهتری ارائه نماید.
10. به جای متمرکز شدن روی ظاهر کالا، بر روی نیاز مشتری متمرکز شوید
با متمرکز شدن بر روی نیازهای مشتریان مهمترین عامل بعد از زیبایی و ظاهر محصول است.
برخی از مواقع اولویت بر روی جذابیت ظاهری محصول است. برای رسیدن به موفقیت نیاز است که بدانید مشتری کیست و چه رفتاری دارد.
همچنین چه محرکهایی او را به خرید مجبور میکند. انتخاب طراحی و رنگ محصول متناسب با این فاکتورها است نه مطابق با عرف رقبا یا سلیقه شخصی افراد.
11. اولویت قرار دادن رسانههای اجتماعی
پیش از این مدیران بازاریاب عادت داشتند با استفاده از رسانههای جمعی به صورت فیزیکی از طریق تبلیغات بنری و غیره. با بازار هدف در ارتباط باشند.
در حال حاضر اینترنت، وبسایت و رسانههای اجتماعی مانند: فیسبوک، تلگرام، توییتر، اینستاگرام و غیره به سرعت رشد کردهاند.
مدیر بازاریابی قدرت فناوری جدید مانند موبایل و اپلیکیشنها را نادیده میگیرند. این ابزارها به افراد کمک میکند تا بتوانند راحتتر با مخاطبان جدید خود دسترسی داشته باشند.
نیاز نیست که به مسائل فنی این فناوری دست پیدا کرد.
پاسخ دهید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.