چگونه با هوش هیجانی به مهارت بازاریابی کمک میشود؟
چگونه با هوش هیجانی میتوان به شناخت ضریب عاطفی برای یک تیم و همین طور دریافت مهارتهای سخت انجامید؟
هوش عاطفی به اندازه زیاد برای دریافت مهارتها بسیار مهم و ارزشمند خواهد بود.
بنابراین تقویت برای مهارتها به کمک احساسات باید به درستی مدیریت شوند.
البته در ابتدا باید مراقب احساسات دیگران نیز بود.
با دریافت احساسات افراد دیگر، میتوان به استراتژی و روشهای نوین و توسعهمندی آنها ایجاب کرد.
ابتدا باید تاکتیکهایی را توسعه داد و آنها را در یک محیط کاری به صورت هماهنگ ایجاد کرد.
هماهنگی آن برای یک نیروی کار بسیار مفید و ارزشمند خواهد بود.
در صورتی که هوش هیجانی میتواند برای همه افراد یک سازمان مفید و لازم الاجرا باشد.
بسیاری از رهبران باید به مهارتهای مسلط باشند.
با دریافت نکاتی ساده برای بهبود مولفههای برای هوش هیجانی نسبت به درک آنها باید کمک کننده باشد.
تعریف جامع از هوش هیجانی
ابتدا باید نسبت به بهرهمندی و تقویت هوش هیجانی، اطلاعاتی را در رابطه با آن کسب کرد.
هوش هیجانی، یک توانمندی برای ایجاد آگاهی است.
البته این آگاهی را در مدیریت احساسات و همین طور احساس دیگران باید مورد جستجو قرار داد.
اصطلاح هوش هیجانی برای اولین بار، در سال 1990، توسط اولین محقق جان مایر و همین طور پیتر سالوی ابداع و اختراع شد.
بنابراین بعد از روانشناس دانیل گولمن نیز رواج یافت.
البته بیش از یک دهه، گولمن توانست طی یک مصاحبه، باهارد بیزینس ریویو، به اهمیت هوش هیجانی و همین طور رهبری آن تاکید کند.
موثرترین نوع رهبران، در یک جهت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند.
البته همه آنها از درجه بسیار بالایی برخوردار هستند.
مهارتهای فنی بی ربط، در بخش آی کیو، بعنوان هوش هیجانی شناخته میشوند.
اما دریافت و بهرهمندی از هوش، یک الزام اولیه برای دریافت پستهای اجرایی میباشند.
دریافت و کسب هوش، تنها به معنی استفاده از احساس است.
در هنگام استفاده درست از احساسات، به افراد در اطراف خود، سود لازم رسانده میشود.
بنابراین میتوان روابط کاری را حفظ و تقویت کرد.
چگونه با هوش هیجانی یک رهبر عاطفی میشوید؟
برای دستیابی به یک موفقیت روشن و بالاتر، نیاز به ایجاد رهبر است.
برای دریافت یک رهبری موثر و ایده آل، نیاز به یک استراتژی است.
دورههای موجود برای استراتژی، میتوانند حوزههای کلیدی را تحت پوشش خود قرار دهند.
البته مانند فرایند ارتباطات آنلاین، اتوماسیون، و دادههای در برنامه ریزی بزرگ است.
دریافت تجزیه و تحلیل، تدوین و استراتژی، فرایندهای دیگر که میتوانند در یک شغل بسیار کمک کننده باشند.
چگونه فرایند فروش تقویت میشود؟
از دهه 1960 تا به امروز، هوش هیجانی، بعنوان یکی از موارد مهم در موفقیت و زندگی شخصی و کاری در نظر گرفته شده است.
اما برخی از کسب و کارها، بهرهمندی از هوش هیجانی، را در زمره کاری خود قرار نمیدهند.
گاهی اوقات، در یک گفتگو، عدم درک از وجود حسهای ناراحت کننده در طرف مقابل میشوید.
در صورت عدم دقت از سیگنالهای دریافتی از طرف مقابل، اشتیاق به گفتگو نیز در مرحله ابتدایی نزول میکند.
فرصت بروز چنین گفتگوهایی در تیم فروش، برای بیشتر مشتریان امکان بروز آن است.
بعبارت دیگر، تیم فروش، باید از شوق و حرارت بالایی برای تعریف در رابطه با محصولات خود برخوردار باشد.
چرا هوش هیجانی اهمیت دارد؟
ابتدا باید منظور از بهرهمندی هوش هیجانی را در نظر داشت.
البته هوش هیجانی که به آن هوش عاطفی نیز گفته میشود.
توانمندی در فکر و احساسات در خود و دیگران و مدیریت آن برای هوش مفید است.
به طور مثال، برای هوش هیجانی، بسیاری از فروشندگان برای فروش بیشتر از آن استفاده میکنند.
بنابراین ابتدا باید نیازها را شناخت و نگرانیهای مرتبط با آنها را نیز درک کرد.
با درک نیازها، میتوان مطابق به آنها رفتار درستی را نشان داد.
به طور مثال، یک مدیر، در یک شرایط حساس و بحرانی، دچار استرس و نگرانی بیش از اندازه میشود.
بنابراین تلاش خود را برای ایجاد یک برنامه ریزی دقیق و هوشمندانه نسبت به تلنبار شدن آن در کارها و بحرانی شدن اوضاع میکند.
دانیل گلمن به اعتقاد خود، از هوش پنج مهارت را برداشت کرده است که شامل:
- دریافت خودآگاهی
- خود تنظیمی
- مهارتهای اجتماعی
- همدلی
- انگیزش
دریافت مهارتهای فوق، همگی در کنار هم، میتوانند یک رویکرد سالم و تاثیرگذار را برای دستیابی به هدفهای موجود در هر فرد ایجاد کنند.
چگونه با هوش هیجانی به فروش کمک کنیم؟
چرا نیاز به هوش هیجانی در فروش به شدت رایج شده است؟
البته دریافت هوش زیاد برای تیم فروش، به چه اندازه میتواند افزایش بازدهی را بیشتر از قبل کند؟
سوالاتی از این قبیل، توانسته ذهن صاحبان کسب و کار را به شدت به خود مشغول کند.
دریافت و استفاده از هوش هیجانی، در فروش، میتواند منجر به ایجاد نتایج شگفت انگیزی شود.
البته در این قسمت، میتوان به یک نگاه دقیق به نقش عاطفی و فرایندهای فروش و هدایت مشتری، به مطالب خوبی دست یافت.
مشکلات مشتری به درستی حل میشود
هوش هیجانی به معنی دریافت توانمندی در افراد برای شناسایی افکار و حسهای مشتریان است.
دریافت این نوع از توانمندی کمک کننده برای شناسایی و درک فکر و حس در مشتریان میباشد.
دریافت هوش در هنگام فروش، با فرایند گوش پذیری فعال و بدون نگرانی برای مشتریان و درک آنها خواهد بود.
با درک درست و استاندارد هوش، میتوان بهترین راهکارها را ارائه داد.
کاهش ریزش کارمندان
در یک سازمان، روند استخدام و یا اخراج کارمندان، بسیار زمانبر است.
البته برای برخی از افراد، این میزان از زمانبندی به شدت گران تمام میشود.
برای دریافت روند آموزشی و نیروهای نوین، نیاز به تجربه مشتری، صدمهای وارد نمیکند.
با انتخاب اولیه برای تیم فروش، ابتدا با توجه به هوش، میتوان نرخ ریزش را به اندازه 63% نسبت به سالهای قبل کاهش داد.
هر چه به اندازه بیشتری به هوش تیم فروش توجه شود؛ زمان اندکی نیز صرف استخدام و نیاز به آموزش برای نیروهای نوین خواهد بود.
پاسخ دهید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.