چرا استراتژیهای بازاریابی با شکست مواجه میشوند؟
هر شرکتی برای تبلیغ محصولات خود، رسیدن به مخاطبان هدف و جذب مشتریان جدید، نیاز به یک استراتژی بازاریابی آنلاین موفق دارید. این در حالی است که بسیاری از مدیران تصمیم به ایجاد این استراتژیها نمیگیرند و به همین دلیل به اهدافی که میخواهند نمیرسند.
با در نظر گرفتن تمام عناصری که به روند برنامهریزی کمک میکند، جای تعجبی ندارد که دلایل زیادی برای عدم موفقیت استراتژیهای بازاریابی وجود داشته باشد.
شایعترین دلایلی که باعث میشود شرکت شما دچار اشتباه شود و لازم است که از آنها برحذر باشید، از این قرار است:
1. عدم شناخت مخاطبان
قبل از اینکه برای تنظیم یک برنامه بازاریابی آنلاین اقدام کنید، بهتر است بدانید که چه کسانی را مورد هدف قرار میدهید. این بدان معنی است که باید تحقیقات بازار را به عنوان اولین گام در روند برنامهریزی خود در نظر بگیرید.
شرکتهایی که از این قدم اساسی صرف نظر میکنند، نمیتوانند با مخاطبان مناسبی ارتباط برقرار کنند. این بدان معناست که حتی اگر تمام جنبههای استراتژی آنها کامل باشد، باز هم در جذب مشتری جدید موثر عمل نخواهند کرد.
برای جلوگیری از این اتفاق، بهتر است که مدتی را به ایجاد شخصیتهای بازاریابی و به منظور جلب توجه اقشار مختلفی از مخاطبان هدف خود اختصاص دهید. این کار باعث میشود که نه تنها آمار جمعیت مشتریان بالقوه، بلکه نیازها، ارزشها و علایق آنها نیز افزایش یابد.
این به تیم شما کمک میکند تا با تمام ویژگیهای کمپین خود آشنا شوید و صفحاتی را ایجاد کنید که اطمینان حاصل کنید مخاطبان با آنها ارتباط برقرار میکنند.
2. عدم تعیین اهداف مشخص
بسیاری از بازاریابان به دلیل اینکه نمیدانند در چه حوزهای کار کنند، شکست میخورند. با این حال به کمک تعیین اهداف مشخص میتوانید از این امر جلوگیری کنید. زمانی که هر یک از اعضای تیم شما دقیقا بداند که برای رسیدن به هدف چه کاری باید انجام دهد، احتمال بیشتری وجود دارد که به چیزی که میخواهد دست یابد. در اختیار داشتن اهدافی شفاف و بزرگ میتواند به تیم شما کمک کند تا اهمیت کارهای دیگر که منجر به نتایج تاثیرگذار میشوند را درک کنید.
هر یک از این خصوصیات برای ایجاد اهداف به یک اندازه اهمیت دارد، از این رو باید اطمینان حاصل کنید که هر یک از اهدافی که برای کار خود در نظر گرفتهاید ، متناسب با فرایندی است که برای رسیدن به آن انجام میدهید.
به عنوان مثال اگر هدف اصلی شما افزایش تبدیل در وبسایت باشد، نیاز است اقداماتی که لازم است را در این مسیر انجام دهید. به عنوان مثال با مشخص کردن این هدف که بازدید سایت شما تا پایان سال از 2% تا 4% افزایش یابد، میتوانید سردرگمیهای تیم را کاهش دهید.
3. عدم تنظیم برنامههای مشخص
هنگامی که اهداف خود را تعیین میکنید، لازم است برنامه مشخصی برای دستیابی به آنها ایجاد کنید. از طرفی اگر مراحل دقیقی برای رسیدن به آنها تعیین کنید، راحتتر فرایند بازاریابی آنلاین شما انجام میشود، اما اگر نسبت به این مسئله بی توجه باشید، رسیدن به هدف نهایی سختتر است.
برای هر هدف یک لیست از موارد خاص ایجاد کنید و اطمینان بیابید که تیم شما میتواند با آگاهی و تخصص در این زمینه به شما در رسیدن به هدفی که در نظر دارید، کمک کند. پس از ایجاد یک برنامه بازاریابی میتوانید مسئولیت هر یک از اعضای تیم را مشخص کنید.
این مسئله در همکاری با تیمهای بزرگتر اهمیت بیشتری پیدا میکند. دریافت گزارشهای هفتگی و یا ماهانه باعث میشود که به خوبی بدانید میزان پیشرفت انجام شده در طول هفته و یا آن ماه چقدر بوده است.
4. عدم توجه به رقبا
بسیاری از شرکتهایی که میخواهند در بازاریابی آنلاین حرفی برای گفتن داشته باشند، از یک مسئله مهم یعنی رقبایی که در صنعت آنها مشغول به کار هستند، چشمپوشی میکنند. با این حال اگر در صنعت خود بهترین باشید، باز هم نمیتوانید رقبا را نادیده بگیرید. عدم توجه به تجزیه و تحلیل فرایند آنها باعث میشود که در یک چشم به هم زدن، از شما پیشی بگیرند.
تصورات اشتباه زیادی درباره تحقیقات رقابتی وجود دارد، به همین دلیل است که برخی از فعالان در بازاریابی آنلاین این بخش را در اولویت قرار نمیدهند. آنها به اشتباه معتقدند که این امر شامل نظارت بر فعالیت شرکتها، وبسایتها و تکرار کارهایی است که آنها انجام میدهند. با این حال زمانی که به خوبی به رقبای خود نگاه کنید، میتوانید در زمان مناسب کارهایی انجام دهید که باعث ارتقا کسب و کار شما در بازار شود. با این کار نه تنها از بهترین تاکتیکها استفاده خواهید کرد، بلکه میتوانید استراتژیهایی که ممکن است به ضرر شما تمام شوند را نیز شناسایی کنید.
این کار به شما فرصت میدهد تا شکافهای استراتژی بازاریابی آنلاین را پیدا کنید و در این میان به نقطه تمایز خود نسبت به رقبا نیز پی ببرید.
5. عدم ایجاد ارزش آفرینی
در دنیای مبتنی بر اطلاعات امروز، دیگر کافی نیست که به مخاطبان خود بگویید آنها باید به مشتریان شما تبدیل شوند. در عوض میتوانید به ایشان نشان دهید که با ایجاد ارزش آفرینی برای آنها چگونه میتوانند به شما اعتماد کنند.
بهترین راه برای انجام این کار، بازاریابی محتواست. در ابتداییترین مفهوم آن، نیاز به ایجاد مقاله، وبلاگ نویسی، گرافیک و سایر محتوای دیجیتالی خواهید داشت.
ممکن است این روش آسان به نظر نیاید، با این حال زمانی که به درستی انجام شود، همان چیزی خواهد بود که مشتریان بالقوه را ترغیب میکند تا به جای خرید از رقبا، به سراغ شما بیایند.
اینکه بدانید مخاطبان به چه چیزهایی درباره محصولات و خدمات شما نیاز دارند و یا اینکه چگونه میتوانید تصمیمات خرید آنها را هدایت کنید، به کمک تجزیه و تحلیل رفتار رقبا نیز امکانپذیر خواهد بود.
با کمی خلاقیت، فرصتهای بازاریابی محتوا برای سازمان شما تقریبا بی حد و مرز خواهد بود و از آنها میتوانید نتایج باورنکردنی به دست آورید. از این رو هر چه که بیشتر بر روی کیفیت تمرکز کنید، به نتایج بهتری میرسید.
6. بسنده کردن به یک کانال
زمانی که تنها به یک روش مانند بازاریابی سنتی و تبلیغات در رادیو و تلویزیون محدود میشوید، نمیتوانید با موج تکنولوژی پیشرفت کنید. با این حال به جای تمرکز بر روی روشهای قدیمی، بهتر است که بودجه خود را برای روشهای دیگر نیز سرمایهگذاری کنید. به عنوان مثال بازاریابی آنلاین از آن تاکتیکهایی است که در عصر حاضر انتها ندارد و قادر خواهید بود از آن به خوبی به نفع خود استفاده کنید.
موارد عنوان شده تنها بخشی از دلایل شکست کسب و کارها در بازاریابی آنلاین است. موردهای بیشتری نیز وجود دارد که به مرور از آنها آگاه خواهید شد.
پاسخ دهید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.