ایجاد یک جهان بهتر بوسیله تجربه کاربر

جهان بهتر با ux

در این مطلب، در مورد میل به این که بسیاری از متخصصان UX باید جهان را به جای بهتر تبدیل کنند، و اینکه چگونه این انگیزه بی نظیر می تواند با انگیزه سود کسب و کارهایی که آنها را استخدام می کنند، هماهنگ شود صحبت می شود.

برای جلوگیری از همکاری های کاری ما در طراحی بی نظیر UX، متخصصین UX باید نقش جدایی ناپذیر در تعریف استراتژی محصول بازی کنند. این جایی است که می توانیم بیشترین ارزش را برای کسب و کار و کاربران به طور یکسان اضافه کنیم. در توصیف اینکه چگونه تجربه کاربر می تواند به استراتژی محصول و موفقیت کسب و کار کمک کند، ما برخی از تصورات غلط رایج را که بسیاری از شرکتهای محصول درباره تجربه کاربر و جایگاه آن در یک شرکت محصول محور  محسوب می کنند، نادیده می گیریم.

تجربه کاربر 100

در جریان این مطلب، ما درباره اینکه چگونه برای متخصصین UX که برای شرکت هایی که ارزش تجربه کاربر را ارزش می گذارند کار می کنند، تاثیرات فرهنگ سازمانی بر توانایی حرفه ای های UX برای موفقیت با تیم در اطراف استراتژی محصول، مهم است، هماهنگی تجربه کاربر با اهداف تجاری، ارزشی که طراحی UX می تواند به خط پایین مشارکت کند و آنچه شما باید انجام دهید اگر سازمان شما از ارزش تجربه کاربر قدردانی نمی کند.

بسیاری از ما به عرصه UX وارد شده ایم؛ چرا که ما می خواهیم به مردم کمک کنیم و جای جهان را بهتر کنیم. چگونه ما می توانیم مانع شویم یا غلبه کنیم، تصور غلطی است که طراحی UX فقط زنگ ها و سوت ها است، به عنوان مخالفت با آن به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی محصول؟

سوال بزرگ! در واقع، بسیاری از متخصصان UX تجربه کاربر را به عنوان یک حرفه ای تشخیص می دهندکه ما را قادر می سازد جهان را به جای بهتر تبدیل کنیم، یک متخصص ux می گوید! آسان است که ببینید چگونه این آرزو محقق می شود زمانی که شما در حال طراحی محصولات و خدماتی هستید که باعث بهبود زندگی افراد محروم می شوند (یک نمونه از این UX برای تغییر است). اما هنگامی که شما بخش مزایای یک اینترانت کارمند را طراحی می کنید کمی سخت تر است. با این وجود، ما پیشنهاد می کنیم که این فقط یک نقطه نظر است. برای مثال، هنگام استفاده از این اینترانت، مادری که بارداری دشوار داشته باشد، ممکن است نیاز به تشخیص چگونگی گرفتن تست های تحت پوشش بیمه پزشکی خود داشته باشد. او به اندازه کافی در زندگی خود جریانات دارد که نیازی به بار اضافی و رمزگشایی از آشفتگی های یک وب سایت ندارد.

تغییر جهان فقط در مورد چیزهای بزرگ است که تاثیر مستقیم بر زندگی بسیاری از مردم ندارد. هنگامی که ما به مردم کمک می کنیم تا وقت خود را در تکمیل وظایفشان صرفه جویی کنند، ما در زمان اضافی که آنها برای انجام کارهایی که می خواهند و باید انجام دهند، سهیم می شویم. اگر ما سطح استرس کاربران را کاهش دهیم یا به آنها احساس یک لحظه ای از پیشرفت بدهیم، ما به تغییر جهان کمک کرده ایم.

تغییر جهان

پس به تغییراتی که در همه چیز انجام می دهید، توجه داشته باشید. آنها را تشخیص دهید و اطمینان حاصل کنید که افراد تیم ها و مدیران شما مزایای خود را درک می کنند. شما باید UX را به صورت یکپارچه و انسان محور تمرین کنید.

به عنوان یک استراتژیست UX، اعتقاد داریم که ما یک ضرورت  اخلاقی داریم تا اطمینان حاصل کنیم که آنچه ما ایجاد می کنیم، در داخل و خارج از حرفه ما، باید به طور ایده آل زندگی دیگران را بهبود ببخشد، و حداقل، هیچ آسیبی به افراد وارد نمی کند.

یک متخصص ux  می گوید: “من اغلب گفته ام که تجربه کاربر را به این دلیل می خواهم که جهان را به جای بهتر تبدیل کنم”.

بهترین متخصصان UX مراقب عموم مردم هستند. برای آنها، تصمیم گیری در مورد تخصص در تجربه کاربر، یک ضرورت الهه است. از طریق همدلی، ما می توانیم افرادی که طراحی برای رفع مشکلات آنها انجام می شود را درک کنیم. به عنوان یک نتیجه، راه حل های ما، هم نیازهای خودمان و هم نیاز های دیگران را برآورده می سازند و کمک می کنند که زندگی خود را به شیوه های مختلف بهتر کنند.

 

کار با شرکت هایی که به تجربه کاربر ارزش می دهند

آنچه در مورد طراح بزرگ UX چشمگیر است، تمایل بسیار جدی برای بهبود جهان است. بسیاری از ما می خواهیم به بهبود جهان کمک کنیم.

سوالی که مطرح شده است نشان می دهد که شرکت ها در انجام این مأموریت، با یکدیگر همکاری می کنند. اما این طور نیست. هدف از کسب و کار این است که مشتریان را جذب کنیم. بسیاری از رهبران کسب و کار امروزی،  ارزش طراحی را به عنوان یک استراتژی تجاری آموخته اند، اما نمی دانند که چگونه طراحی می تواند فرآیندهای خود، نرخ پذیرش و رشد بالا و پایین شرکت را بهبود بخشد. با این وجود، در اکثر کسب و کارها، هدف تجربه کاربر بهبود نتایج کسب و کار است. اما آنها بهبود نتایج تجربی برای کاربران را به یک وضعیت مثبت منتقل می کنند.

حالا ما نمی خواهیم شما را به یک دیدگاه کاملا منفی برسانیم. البته، شرکتهایی وجود دارند که تجربه کاربر برای آنها یک هدایت کننده اصلی در ایجاد ارزش برای مشتریان و کسب و کار است. به دنبال آن شرکت ها بروید و با آنها مشارکت کنید. اما اگر شما در شرکتی کار می کنید که این دیدگاه را قبول نکرده است، پیشرفتی نخواهید کرد و از مسیر موفقیت دور خواهید شد.

برای کمک به تغییر رویکرد شرکت خود به سمت تجربه کاربر، موارد زیر را در نظر بگیرید:

  • شناسایی افرادی که نفوذشان از شما بیشتر می باشد، مانند مدیران برنامه، مدیران محصول یا تکنولوژیست ها و کسانی که موافق این نظر می باشند که بهبود تجربه کاربر، مشتریان بیشتری را به ارمغان می آورد.

 

  • برای درک گستردگی و عمق تجربه کاربر، به اعضای تیم در رشته های دیگر کمک کنید تا بتوانند طرفداران خود را در میان رقبا و رهبران کسب و کارهای دیگر افزایش دهند. پیشنهادات فنی ارائه دهید و آنها را به گفتگوهای دوستانه و صرف یک قهوه دعوت کنید. برای تبلیغ کار خود همچنین می توانید مقالات کوتاه برای افراد ارسال کنید. با دیگران در مورد موفقیت های اخیر شرکت های رقیب گفتگو نکنید و روش رقابت درست را به آنها نشان دهید.

کمک به اعضای تیم

  • هنگامی که فرصت های کوچک شغلی درگیر تعامل با UX می شوند، آنها را از برنامه کاری خود حذف نکنید. حتی اگر جزئی از مسئولیت های معمول شما نباشند. به عنوان مثال، نشان دهید که چگونه یک تلاش کوچک تحقیقاتی در مورد سود شرکت می تواند بدون پرداخت هزینه های بیشمار، به شما در محاسبه سود کمک کند.

 

  • اگر شرکت شما به صورت مهندسی مدیریت می شود، در فن آوری های ارزشمند رایج، شریک می شود و به آنها کمک می کند تا نتایج مورد نظر خود را بهبود ببخشند و آنها را در بحث های کوتاه در مورد حذف عناصر رابط کاربر خاص به طور کامل، به منظور ساده سازی و بهبود تجربه کاربر مشغول می کند. آنها از انجام این کار استقبال خواهند کرد زیرا با حذف یکسری از کدهای غیر ضروری می توانند هزینه های نگهداری را کاهش دهند.

به طور طبیعی، دستیابی به همه این اهداف زمان زیادی خواهد برد، اما با مشارکت در چنین گفتگوهایی، می توانید اثرات واقعی تجربه کاربر بر روی ارزش محصول و نیز هزینه های تجاری را مشاهده کنید.

واقعیت این است که طراحی بزرگ UX می تواند محصولات را متمایز کرده، مشتریان را جذب کند و نتایج برتر کسب و کار را به ارمغان بیاورد، بنابراین بین سرمایه گذاری در تجربه کاربر و تمرکز تجاری بر ایجاد مشتریان و سود، تناقض ذاتی وجود ندارد.

همانطور که جیم نایترس که یک متخصص در زمینه ux می باشد بیان کرده است:

“انجام یک عملیات UX که واقعا می تواند یک سازمان را تغییر داده و محصولات خود را از محصولات رقبا متمایز کند، نیازمند داشتن عناصر ضروری برای اطمینان از موفقیت است. … اگر سازمان شما از ابتدا این عناصر را فراهم نکند و پس از تلاش برای تغییرات سازمانی به آنها نیاز پیدا کردید، بعید به نظر می رسد که بتوانید آنها را بدست آورید، در صورتی که نقش خود را در یک سازمان به درستی ایفا کنید، بسیاری از این عناصر، خود به خود در اختیار شما قرار می گیرد.”

 

غلبه بر سوء تفاهمات درباره نقش تجربه کاربر در یک سازمان محصول محور

این سوال مربوط به دو موضوع است:

1- سوء تفاهم عمومی در مورد تجربه کاربر.

2- تصورات غلط درباره نقش تجربه کاربر در یک سازمان محصول محور.

برای اکثر شرکت ها، تجربه کاربر یک اصطلاح صنعتی مبهم می باشد و به معنی چیزهای بسیار متفاوت برای افراد مختلف است. تنها راه تغییر ادراک عمومی در مورد تجربه کاربر این است که، تلاش هایمان را برای به دست آوردن موفقیت در صنعت خود بیشتر کنیم. ما باید ایده هایمان را به اشتراک بگذاریم و مطالبی را درباره آنچه حرفه ای های UX انجام می دهند، منتشر کنیم.

به همین ترتیب، هنگامی که یک سازمان از تیم UX خود به درستی استفاده نمی کند، آموزش، تنها راه ایجاد تغییرات سازمانی است. اگر شرکتی یک فرایند استراتژی محصول داشته باشد که تجربه کاربر برای آن در نظر گرفته نشده است، این کاری است که اساسا در آن شرکت اشتباه است. ما به این نتیجه رسیده ایم که تلاش برای تغییر سازمان هایی که آماده تغییر نیستند، ارزش ندارد. سازمان های زیادی وجود دارند که ارزش و اهمیت زیادی برای تجربه کاربر قائل هستند. بنابراین توصیه ما این است که سازمان هایی را پیدا کنید که واقعا ارزش همکاری با آنها وجود دارد و از همکاری با شرکت هایی که از آنها مطمئن نیستید اجتناب کنید.

رفع تصورات غلط

با این حال، اگر شما در موقعیتی نیستید که بتوانید شرکتی که برای نقش شما ارزش قائل نیست را ترک کنید، می توانید سعی کنید تغییرات سازمانی را در دو مرحله نسبتا ساده انجام دهید:

1- ارزش ارتباط

2- اندازه گیری نتایج

این کافی نیست که بخواهید فقط بخشی از استراتژی محصول باشید. اول، شما باید مسائل مربوط به کار را درک کنید و سپس باید ارزش خود را در کار نشان دهید. برای انجام این کار به طور موثر، شما باید نتایج را اندازه گیری کنید. نتایج کار خود را با نتایج بدست آمده از محصول مقایسه کنید. تیم UX، بخش جدایی ناپذیری از استراتژی محصول است. در نهایت، شما باید یک گزینه در کسب و کار ایجاد کنید که ارزش شما را بیشتر کند. قدرت نفوذ تیم UX در فرآیند کسب و کار، دارای پتانسیل کامل است.

ایجاد تغییر در روند کار ممکن است به نظر ساده، اما می تواند کار سختی باشد. شاخص های کلیدی را قبل و بعد از پروژه های خود ردیابی کنید تا بتوانید نشان دهید که کار شما تاثیر واقعی و مثبتی داشته است. قبل از اینکه شروع کنید، ابتدا شاخص های عملکرد کلیدی (KPI) که برای سازمان شما اهمیت دارد را تنظیم کنید. سپس، به طور مرتب این معیارها را پیگیری کنید تا اطمینان حاصل شود که در حال حرکت به جلو هستید. نشان دادن تغییر واقعی از طریق معیارها، راهی عالی برای اثبات ارزش کار شما و ارزش تجربه کاربر است.

 

تمرکز بر اهداف کسب و کار

این کار ممکن است منفی باشد، اما ما باید از دلایل خود در زمینه تجربه کاربر فراتر برویم و در عوض بر اهدافی که می خواهیم در سازمان هایمان به دست آوریم، تمرکز کنیم. کمک به مردم و ایجاد جایگاه بهتر در دنیا، آرزوهای شایسته ای است. با این حال، اکثر شرکت ها در رسیدن به یک هدف، عجله ی بیشتری دارند و آن “سودآور بودن یا حفظ سودآوری” می باشد.

تمرکز بر هدف

اما داشتن تجربه کاربر خوب، داشتن یک کسب و کار خوب است. محصولات بهتر طراحی شده، پول بیشتری به همراه خواهند داشت یا باعث صرفه جویی در هزینه ها و ذخیره پول بیشتر می شوند. برای ایجاد یک محصول طراحی شده بهتر، شما به زیبایی بیشتر و به چندین سیستم طراحی نیاز دارید. همچنین به نرم افزارهای طراحی قوی مانند wireframes نیاز دارید که مطابق با آخرین و جدیدترین متدهای طراحی می باشند. آنچه شما نیاز دارید، درک عمیق از اهداف کسب و کار سازمان خود و همچنین ابتکارات استراتژیک آن است. این تمرکز تجاری، چیزی است که اکثر گروه های UX فاقد آن هستند. اما این روند در حال تغییر بوده و به سرعت در حال حرکت به سمت تجربه کاربر است تا بخشی از استراتژی محصول باشد. به طور خلاصه، اطمینان حاصل کنید که تمام تصمیمات طراحی، در جهت رسیدن به اهداف کسب و کار باشد، نه تنها به منظور طراحی اهداف.

برای جلوگیری یا غلبه براین تصور غلط که طراحی UX فقط یک طراحی ظاهری است و بر پیشرفت کار تاثیری ندارد، ضروری است که تجارب کاربر، به صورت هماهنگ با استراتژی کلی محصول طراحی شوند. اگر فقط بر روی رابط کاربر یا زیبایی شناسی تمرکز کنید، شما به درستی طراحی UX را انجام نمی دهید. در عوض، اطمینان حاصل کنید که کار شما دارای یک پایه طراحی محکم و مبتنی بر محتوا است که بر اساس ارزیابی و تلفیق یافته هایی که از تحقیق کاربر بدست آمده، انجام شده است. این کار شما را قادر می سازد تا محصول یا سرویس را به نحوی که به نفع کاربران است، تولید و عرضه کنید.

 

استراتژی محصول کاربر محور

برای تجربه کاربر به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی محصول، شیوه ها و مهارت های حرفه ای UX ارائه می شود و نقش ما در یک پروژه باید هم از نظر خودمان و هم از نظر دیگران مهم باشد. ایجاد یک استراتژی محصول به عنوان بخشی از یک استراتژی کسب و کار، به این معنی است که یک تیم باید مدیر خود را شناخته و یک تعریف درست از مشتری داشته باشد. ما اغلب تیم هایی را می بینیم که می خواهند پیشرفت کنند و راه حل هایی را بسازند و بدون اینکه شناخت واقعی از افرادی که برای آنها محصول طراحی می کنند داشته باشند، می خواهند از تکنولوژی های طراحی استفاده کرده یا به عبارتی تکنولوژی را دور بزنند. برای ما فهم مردم یک جزء حیاتی از استراتژی کسب و کار است که بخشی از روند طراحی و توسعه محصول می باشد. تحقیق در مورد کاربران، در فهم اینکه چگونه مردم از یک محصول استفاده می کنند، مشکلاتی که با آنها روبرو هستند و همچنین پیشرفتهایی که می توانیم در طول زمان به آن توجه کنیم، به ما کمک می کند.

تجربه کاربر به عنوان یک عمل، می تواند یک نقش مهم در تسهیل کار تیم های محصول بازی کند. در نقش تسهیل کننده، ما می توانیم  انجام تحقیقات را به تیم های دیگری بسپاریم و فقط بر کار آنها نظارت داشته و اطمینان حاصل کنیم که کار خود را به درستی انجام داده و نتایج بدست آمده از تحقیق آنها درست است. درک ما از نیاز مشتریان، در تعیین مسیر درست طراحی به ما کمک کرده و مشخص می کند که چه تغییراتی را باید دز طراحی اعمال کنیم.

کاربران ux

اگر ما این را درک کنیم که نقش تجربه کاربر در اصل این است که تیم های محصول بفهمند، خط مشی های فعلی و آینده کار چه تاثیری بر روی مشتریان دارند، مشخص می شود که تجربه کاربر و رشته های مختلف کاری مرتبط با آن، نقش یکپارچه ای در استراتژی محصول دارند.

نقش هر کس در استراتژی محصول چیست و چرا؟ چه چیزی را می توان از افراد در آن نقش ها یاد گرفت؟

 

تحویل نتایج عملی

گاوین که یک متخصص ux است می گوید: “وقتی مردم از من می پرسند که چرا در زمینه تجربه کاربر وارد شده ام، به زمانی فکر می کنم که در یک آزمایشگاه در UCSF  برای انجام تحقیقات در مورد امواج مغزی افراد الکلی و بیماران دچار ایدز و آلزایمر کار می کردم. پس از داشتن یک جلسه با بیمار 21 ساله مبتلا به ایدز، او دست من را به طرز مشتاقانه گرفت و گفت: “من واقعا امیدوارم که سلامتی ام را بدست آورم!” من هم به او امیدواری دادم. اما پس از رفتن آن بیمار، احساس افسردگی کردم زیرا ممکن بود فعالیت مغز آن بیمار الکلی متفاوت بوده و برای او درمان وجود نداشته باشد. این اتفاق در اوایل دهه 1990 رخ داد که در 30 سال گذشته کسی نمی توانست با بیماری ایدز زندگی کند.

زمانی که من به عنوان متخصص UX، یک دستگاه جدید را برای اداره مواد مخدر آزمایش می کردم، پس از جلسه یک زن نزد من آمد و گفت: شما سعی می کنید استفاده از این محصول را برای افرادی مثل من آسان کنید. آماده کردن دارو و تزریق آن برای من کار خیلی پیچیده ای است و 30 دقیقه طول می کشد. من مجبور هستم این کار را در آشپزخانه انجام دهم. اما با استفاده از این دستگاه، می توانم به حمام رفته و داروهایم را مصرف کنم و چند دقیقه بیشتر در حمام بمانم! شما در حال تلاش برای طراحی دستگاهی هستید که می توانم آن را برای اولین بار درست استفاده کنم! شما با ایجاد این تغییرات باعث می شوید که دختر 5 ساله من بتواند به مادرش نگاه کند! او مجبور نیست مادرش را درحال مصرف دارو برای مبارزه با بیماری و زنده ماندن مشاهده کند. به همین دلیل است که از شما سپاسگزارم.”

ما از تجربه دنیای علوم کامپیوتری آکادمیک به تجربه کاربر آمده ایم که در آن، با تحقیقات پیشرفته احاطه شده ایم و هر روز نتایج هیجان انگیزی را می بینیم. با این وجود احساس ناامیدی می کردیم که ممکن است این دستاورد های علمی، بر زندگی افرادی که به طور بالقوه به کمک نیاز دارند، تأثیری نداشته باشد. چنین خلایی بین این پیشرفت های تکنولوژیکی شگفت انگیز و کاربرد آنها در تکنولوژی هایی که اکثر مردم هر روز استفاده می کنند وجود داشت. بنابراین درگیر برقراری ارتباط بین این دو بودیم. چطور باید این کار را انجام داد؟ پاسخ این است که باید یادبگیرید به زبان کسب و کار صحبت کنید.

پیشرفت های تکنولوژی

اولین بار که ما این بیانیه را شنیدیم که «یک کسب و کار برای بدست آوردن سود بوجود می آید» خشمگین شدیم. در ذهنمان، سوالاتی را مطرح کردیم که آیا کسب و کار ها می خواهند جهان را به جایگاهی بهتر نیز برسانند. در واقع، پاسخ این است: برخی این هدف را دنبال می کنند و برخی نه. همه شرکت ها -مهم نیست که  مأموریت آنها چگونه است- باید برای زنده ماندن مفید باشند.

آیا این یک واقعیت غم انگیز است؟ آنچه برای طراحان UX  مهم است، طراحی یک راه حل ایده آل می باشد. اما اگر شما محور باشید، متوجه می شوید که می توانید به وسیله استفاده از محصولات ساده تر و کارآمدتر و همچنین افزایش سودآوری شرکت خود،به بسیاری از افراد در زندگی روزمره کمک کنید، این می تواند یک وضعیت مطلوب باشد. تمایل شما برای تمرکز بر موفقیت کسب و کار به این معنی است که شما می توانید به افراد بیشتری کمک کنید.

طراحان UX که تفکر سختگیرانه ای دارند که این طراحی باید بهترین طراحی ممکن باشد، باید بدانند که آن بخشی از یک سازمان بزرگتر است که محصول را به بازار عرضه می کند. آنها باید اهداف استراتژیک سازمان را در نظر بگیرند. تمام افرادی که تیم محصول را تشکیل می دهند، باید با یکدیگر همکاری کرده تا اهداف سازمان را برآورده کنند و نیازهای کاربر را برطرف سازند. در صورتی یک کسب و کار برای ارائه ارزش به مشتریان می تواند ادامه یابد که، طرح های UX به نتایجی دست یابند که برای کسب و کار مهم هستند و ارزش آن را افزایش دهند.

0 پاسخ

پاسخ دهید

میخواهید به بحث بپیوندید؟
مشارکت رایگان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.