مزایای تجربه کاربر

تجربه کاربر، برای حل مشکلات در زندگی واقعی مردم و کمک به آنها برای رسیدن به اهداف خود است. متخصصان UX با نقاط ضعف کاربران، تحقیق در مورد چگونگی از بین بردن آنها و طراحی راه حل برای آنها، سروکار دارند.

کاربران، مشتریان، سازمان‌ها و شرکت‌ها باید از مزایای مهم یک رویکرد کاربر محور برای طراحی اطلاع داشته باشند. این مزایا تنها زمانی اتفاق می‌افتد که مردم از یک محصول یا خدمات استفاده می‌کنند. آنها می‌توانند به طور گسترده ای این را به افراد و جوامع دیگر گسترش دهند. ابزارهایی که مردم برای استفاده انتخاب می‌کنند، می‌توانند افراد بسیاری را تحت تاثیر قرار دهند. بنابراین، بسیار مهم است که نتایج تجربی، بازخورد مثبت ایجاد کنند. شعار اغلب شرکت‌ها این است که: “ما می‌خواهیم جهان را تغییر دهیم”، اما محصولاتی که تولید می‌کنند این ایده را منعکس نمی‌کند. کارکنان UX با فعالیت خود باعث رسیدن به اهداف می‌شوند و ارزش‌های سازمان را تحقق می‌بخشند.

تجربه کاربر برای افزایش لذت، رضایت، انگیزه، کارایی و بهره وری کاربر هنگام استفاده از یک محصول می‌باشد.

اصلاح بازخورد در مورد قابلیت استفاده

یکی از قابلیت‌های متخصصین حرفه ای UX، توانایی آنها در جمع آوری بازخورد مشتریان است. این مزیت باعث بهبود محصول توسط تیم می‌شود.

هنگا می‌که به دنبال بازخورد تجربه کاربری یک محصول مانند تلفن همراه هستید، یک متخصص UX ممکن است سوالات زیر را بپرسد:

آیا شما از نگاه به این موبایل احساس لذت می‌کنید ؟

آیا صفحه کلید مجازی، مناسب انگشتان شماست و به راحتی می‌توانید تایپ کنید یا خیلی کوچک است؟

آیا وزن گوشی بر توانایی شما در حرکت آزادانه تاثیر می‌گذارد؟

آیا هنگا می‌که اهداف خود را برآورده می‌کنید، به محدودیت‌های دستگاه آگاه هستید؟

یک متخصص حرفه ای UX ممکن است هنگام جستجوی بازخورد کاربر در یک برنامه، سوالات مشابهی بپرسد:

آیا می‌توانید به راحتی از طریق رابط کاربر، در سایت حرکت کنید؟

آیا راهنمایی کافی برای کمک به شما در دستیابی به اهدافتان وجود دارد؟

پرسیدن این نوع سوالات به متخصصان UX کمک می‌کند تا بفهمند که در هنگام تعامل با یک محصول، سیستم یا سرویس، چگونه تجربه کاربر بر روی لذت، رضایت، انگیزه و بهره وری او تاثیرگذار است.

مزایای قابلیت استفاده و تجربه کاربر

به عنوان متخصص UX، می‌توان برنامه‌های کاربردی، سیستم‌ها و دستگاه‌ها را برای کاربران انسانی طراحی کرد تا تجربه تعاملی برای آنها قابل استفاده باشد. نقش طراح UX در ایجاد یک محصول پراستفاده این است که، دستیابی به اهداف کاربر را به آسانی امکان پذیر کرده و حرکت او در بین قسمت‌های مختلف سایت را هماهنگ کند.

آنها محدودیت‌های شناخت انسان و تعاملات فرآیند‌های طراحی را به اطلاع کاربران می‌رسانند. بنابراین متخصصان UX، اصول طراحی و دستورالعمل‌هایی که بر مبنای عوامل انسانی هستند را بوجود می‌آورند. ما در مورد روانشناسی تجربه کاربر از طریق آزمایش قابلیت استفاده، اطلاعات بسیار زیادی را کسب کرده ایم. به عنوان مثال، ما می‌دانیم که کاربران انتظار زیادی از یک سایت ندارند. اگر کاربران زمان زیادی را صرف می‌کنند تا چیزی را دانلود کنند، این امر می‌تواند بر میزان بهره وری آنها تاثیر گذار باشد. هنگا می‌که آنها از انجام کار خود ناامید می‌شوند، نمی‌توانند بر اهداف خود متمرکز شده و ممکن است تمایل به استفاده از یک برنامه یا وب سایت را از دست بدهند.

قابلیت استفاده تضمین می‌کند که محصولات، بیش از ظرفیت و قابلیت‌های ذهنی و فیزیکی کاربر نباشند. بیایید به برخی از مزایای یک رویکرد کاربرمحور برای طراحی نگاهی بیندازیم.

درک مشکلات

از طریق یک طراحی کاربر محور، می‌توانیم درک درستی از مشکلات کاربران در این زمینه بدست آوریم. ما می‌توانیم به راحتی درد و رنج‌های کاربران را درک کنیم و راهکارهای طراحی خود را بهبود بخشیم.

با مشاهده راهکارهایی که کاربران در ارتباط با محصول یا سرویس استفاده می‌کنند، می‌توانیم از رفتارها و دیدگاه‌های مختلف آنها در مورد یک مشکل، آگاهی یابیم. اگر کاربران با یک مشکل مواجه شوند، چگونه با آن برخورد می‌کنند؟ فرض کنید که کاربران دانش قبلی ندارند. همیشه سعی کنید راه حلی را به آنها ارائه دهید که حتی اگر بسیار سخت و پیچیده باشد، بتوانند آن را به درستی درک کنند.

بهبود کیفیت زندگی کاربران

دو نوع محصول یا خدمات وجود دارد که کاربران ممکن است آنها را تجربه کنند: محصولات اولیه یا ضروری و محصولات تکمیلی. محصولات اولیه، حاصل شناسایی نیازهای کاربر است و ما آنها را برای برآورده ساختن نیازهای خاص ایجاد می‌کنیم. به عنوان مثال، ممکن است نیاز به یک برنامه تلفن همراه را شناسایی کنیم که به مردم کمک می‌کند تا بهتر کارهای روزمره مانند: خرید مواد غذایی و یا رزرو نوبت پزشک را انجام دهند. چنین برنامه‌هایی می‌توانند این معاملات را ساده‌تر کنند.

یا حتی در حالتی بهتر، ممکن است نیاز به برنامه ای پیدا کنیم که جامعه را برای دستیابی به یک هدف مشترک به هم متصل کند. هدف از یک برنامه تلفن همراه ممکن است لذت بردن از ارسال تصاویر و یا بازی کردن باشد. اما در مقابل، محصولات تکمیلی، در حالی که به طور جداگانه فروخته می‌شوند، برای یکدیگر ارزش و تقاضا ایجاد می‌کنند. کاربران با استفاده از این محصولات و برای انجام کارهای خود می‌توانند با یکدیگر همکاری کنند. به جای اینکه بخواهیم درآمد یک شرکت را به حداکثر برسانیم، بهتر است در مورد چگونگی ارائه محصول یا خدماتی که زندگی مردم را بهبود ببخشند، فکر کنیم.

افزایش فروش

فروش محصول یا خدمات، زمانی افزایش می‌یابد که رضایت کاربران را به دنبال داشته باشد. اگر یک شرکت به طور مصنوعی و از طریق تبلیغات، فروش یک محصول را تحریک کند، بدست آوردن مزایا طولی نخواهد کشید و خیلی زود فروش محصولات متوقف می‌شود. در مقابل، افزایش فروش یک محصول خوب و با کیفیت، به جای اینکه بیش از حد به تبلیغات متکی باشد، همیشه یک رویکرد امیدوار کننده است و مشتریان به صورت خود جوش، از آن محصول استقبال می‌کنند. در این صورت، شما قادر خواهید بود که آینده محصول را روشن‌تر دیده و حرکت‌های بعدی را پیش بینی کنید.

اعتبارسنجی مفاهیم

شرکت‌ها می‌توانند قبل از تعهد به برنامه نویسی وقت گیر، به کمک شناخت درست و دقیق از مفاهیم محصول، به روند کار سرعت بخشیده و اعتبار خود را به این وسیله حفظ کنند. تا زمانی که ما از اشتباهات خود درس بگیریم، چیزی به عنوان شکست وجود ندارد. فرآیند طراحی به شما امکان می‌دهد تا مفاهیم و ایده‌های خود را به طور مستقیم روی کاربران تست کنید. هنگا می‌که شما مراحل آزمایش، بازخورد و مفاهیم طراحی خود را بهبود می‌بخشید، می‌توانید محصول پیشرفته‌تری را تولید و منتشر کنید. قبل از اینکه توسعه دهندگان شروع به ساختن این محصول بکنند، همه این کارها موجب صرفه جویی در هزینه‌ها می‌شود.

چشم انداز روشن

همواره به دنبال طراحی یک رویکرد کاربر محور و نیز یک دید کلی از آنچه که در آینده ایجاد خواهد شد، باشید. شما می‌توانید به وضوح، دیدگاه‌های کاربران را در مورد محصول خود مشاهده و چگونگی مقابله با مشکلات و مزایا را بررسی کنید. بنابراین، شما میتوانید چشم اندازی روشن از یک محصول را به آنها ارائه دهید.

جذب کاربران به عنوان مشتریان

کاربر را به عنوان یک مشتری در نظر بگیرید اما نه از نظر کسب درآمد. مشارکت با کاربر به عنوان یک مشتری می‌تواند برای هر دو طرف مفید باشد. برای مثال، شما درک بهتری از کاربر خواهید داشت و قادر خواهید بود با احساسات، الزامات، درخواست‌ها و نیازهای او مقابله کنید. همچنین شما می‌توانید تمام کارهای لازم برای ارائه یک راه حل بهتر را یاد بگیرید. داشتن ارتباط مستقیم با کاربران و تضمین سازگاری بین نیازها و راه حل ها، اعتماد کاربران را افزایش می‌دهد و طول عمر محصول را بهبود می‌بخشد.

کسب اعتبار

برای به حداکثر رساندن کیفیت روابط خود با کاربران، شما باید به آنها اعتماد کنید. این اعتبار در طول زمان توسعه می‌یابد، چون این شما هستید که باید آن را بسازید. هنگامی‌ که اعتبار را ایجاد کردید، باید برای حفظ آن سخت تلاش کنید و سعی کنید آن را افزایش دهید.

کاهش بار منابع

هنگامی‌ که تحقیقات، مزایای قابلیت استفاده و تجربه کاربر را با وضوح کامل به شما نشان می‌دهند، نیازهای کاربر، تمام منابع مورد نیاز را در اختیار شما قرار خواهد داد. بنابراین، کاربران را به منابع اصلی خود تبدیل کنید و سعی کنید با این منابع، به صورت مداوم در ارتباط باشید. تیم شما به دانستن جزئیات بیشتر در مورد کاربر نیاز دارد، در این صورت شما می‌توانید بهبود بیشتری در محصول ایجاد کرده و بهترین به روز رسانی را بر روی محصولات خود انجام دهید.

بهبود برآورد

بهتر است که نیازهای کاربران و محصولی که برای آنها تهیه می‌کنید را درک کنید. به عبارت دیگر، بهتر است پایه و اساسی برای برآورد طراحی محصول و هزینه‌های توسعه‌ی آن، در دست داشته باشید. باید الزامات شما روشن باشد و بدانید که حرکت بعدی که باید انجام دهید چیست. شما می‌توانید آینده محصول یا خدمات خود را تا سه الی پنج سال آینده ببینید.

نتیجه

مهم این است که سازمان شما از تمام مزایای قابلیت استفاده و تجربه کاربر اطلاع داشته باشد. این شما هستید که باید این آگاهی را برای به دست آوردن نتایج تولیدی، بهبود زندگی مردم، تسهیل ارتباطات کاربران و تسهیل استفاده، در سازمان خود ایجاد کنید.